هیچ محصولی در سبد خرید نیست.
مقدمه
تحویل یک مجموعه ونیر میتواند یک فرآیند استرسزا در یک دفتر دندانپزشکی باشد. بیماران مقدار قابل توجهی از زمان و منابع مالی را برای بهبود لبخند خود سرمایهگذاری میکنند و به مدت چند هفته ونیرهای موقت خود را استفاده کردهاند. در حالی که آنها به شدت منتظر تحویل ونیرهای دائمی خود هستند، ضروری است که تکنیکی را اجرا کنیم که حذف کامل کامپوزیت قابل جریان استفاده شده برای اتصال ونیرهای موقت را تضمین کند. این مقاله یک روش مؤثر را معرفی میکند که اطمینان حاصل میکند تمام بقایای کامپوزیت قابل جریان قبل از آزمون و سمان کردن ونیرهای دائمی حذف میشود. استفاده از این روش به ۳ روش حیاتی به پزشک کمک میکند. در درجه اول، این روش به پزشک اجازه میدهد بقایای کامپوزیت قابل جریان را بهصورت انتخابی حذف کند بدون اینکه به ساختار دندان آماده آسیب برساند. این رویکرد دقیق به طور قابل توجهی خطر حذف تصادفی ساختار دندان را، بهویژه در حاشیهها، کاهش میدهد و بنابراین احتمال ایجاد حاشیههای باز که میتواند تمامیت کلی ترمیم را تضعیف کند، کاهش مییابد. علاوه بر این، به کارگیری این تکنیک به اطمینان از حذف تمام بقایای کامپوزیت قابل جریان کمک میکند که اگر به اشتباه باقی بمانند، میتوانند لبهها یا زوایای تیزی داشته باشند که میتواند منجر به شکست ونیرها هنگام آزمون آنها شود. و در نهایت، این تکنیک به پزشک کمک میکند تا یکی از عواملی را که ممکن است باعث نشستن کامل ونیرها در مرحله آزمون تحویل شود، حذف کند. استفاده از “تکنیک اسکورپیون” به یک روش قابل پیشبینی و سیستماتیکتر برای تحویل ونیرهای دائمی منجر میشود.
تحویل ونیرهای موقت
نویسنده دریافته است که استفاده از “تکنیک اچ و باند نقطهای” برای اتصال ونیرهای موقت قابل پیشبینیترین روش است. این تکنیک شامل اچ کردن (اسید فسفریک ۳۸٪) یک ناحیه دایرهای کوچک به قطر ۲ میلیمتر در مرکز دندان آماده شده است، که سپس گلوما (کولزر) قرار داده شده و سپس چسب یونیورسال اسکاتچباند پلاس (۳M) بر روی همان ناحیه دایرهای اعمال میشود (شکل ۱). چسب اسکاتچباند یونیورسال پلاس به مدت ۲۰ ثانیه نوردهی میشود. سپس یک کامپوزیت قابل جریان بر روی سطح اینتگالی ونیرهای موقت قرار داده میشود و بر روی ساختار دندان آماده شده گذاشته میشود. تمام کامپوزیت قابل جریان اضافی باید در حاشیههای ونیرهای موقت حذف شود. یک نوک لاستیکی GUM Stimulator (ساناستار آمریکا) به خوبی برای حذف هرگونه کامپوزیت قابل جریان اضافی بدون ایجاد آسیب به لثه عمل میکند. پس از حذف تمام کامپوزیت قابل جریان اضافی، ونیرهای موقت به مدت ۱۰ ثانیه نوردهی میشوند.
نویسنده تکنیکهای دیگری برای نگهداری ونیرهای موقت را امتحان کرده است. سیمانهای موقتی مانند Temp-Bond Clear (کِر) استفاده شدهاند، اما نویسنده متوجه شده است که این روش نگهداری کافی نیست زمانی که بیماران باید به مدت طولانی، مانند ۳ تا ۴ هفته، ونیرهای موقت را استفاده کنند. این موضوع میتواند باعث ایجاد ناامیدی برای هر دو، پزشک و بیمار، شود زمانی که ونیرهای موقت قبل از تاریخ تحویل از محل خود جدا میشوند. یکی دیگر از تکنیکهایی که نویسنده امتحان کرده است، “تکنیک جمعکردن (Shrink-Wrap)” است. این تکنیک شامل استفاده از یک ماتریس سیلیکونی پر شده با مواد بیساکریل است که بر روی دندانهای آماده شده قرار میگیرد. اجازه داده میشود که ماده بیساکریل به طور کامل پلیمر شود قبل از اینکه ماتریس سیلیکونی برداشته شود و سپس حاشیهها با استفاده از مته الماس فوقالعاده ریز اصلاح میشوند. نویسنده متوجه شد که این تکنیک خیلی چسبنده است و حذف آن زمانبر است، بهویژه اگر تماسهای بیندندانی باز باشد. همچنین نگرانی وجود دارد که اگر فضاهای لثهای زبانی به اندازه کافی در طول اصلاح حاشیههای ونیرهای موقت باز نشود، ممکن است پاپیلا دچار زوال شود.
تکنیک اسکورپیون
تکنیک اچ و باند نقطهای مقدار ایدهآل چسبندگی را فراهم میکند و در عین حال امکان تنظیم ونیرهای موقت را نیز میدهد. ونیرهای موقت میتوانند در فضاهای لثهای زبانی قبل از باند شدن اصلاح شوند و بنابراین احتمال زوال پاپیلا کاهش یابد، اما این تکنیک کامل نیست. با استفاده از تکنیک اچ و باند نقطهای، هنوز سوالی وجود دارد مبنی بر اینکه آیا همه کامپوزیتهای قابل جریان قبل از آزمون ونیرهای دائمی حذف شدهاند یا خیر.
به دلیل نازکی ونیرهای موقت و دائمی، سایه کامپوزیت قابل جریان باید بسیار نزدیک به سایه دندان باشد. تفاوت قابل توجهی در رنگ، چه تیرهتر و چه روشنتر، از طریق ونیر موقت نمایان میشود و زیبایی مورد نظر را تضعیف میکند. در عین حال، اگر سایهای از کامپوزیت انتخاب شود که بسیار نزدیک به سایه دندان باشد، در تشخیص و حذف کامپوزیت باقیمانده چالشی ایجاد میکند. عدم حذف تمام بقایای کامپوزیت قابل جریان میتواند دو مشکل عمده را ایجاد کند. در درجه اول، هرگونه کامپوزیت باقیمانده خطر شکست ونیر ظریف را در مرحله آزمون در طول ملاقات تحویل به وجود میآورد. ثانیاً، عدم حذف کامل کامپوزیت باقیمانده میتواند مانع نشستن کامل ونیر در هنگام قرار دادن شود و پزشک را به سؤال در مورد علت وا دارد.
پزشک باید تعیین کند که آیا عامل مشکل، کامپوزیت باقیمانده است یا نگرانیهایی در مورد تماسهای بیندندانی وجود دارد. تکنیک اسکورپیون به عنوان یک پاسخ ظاهر میشود و رویکردی جامع و دقیق برای قرار دادن ونیرها را تسهیل میکند. این تکنیک اطمینان میدهد که هرگونه کامپوزیت قابل جریان باقیمانده حذف میشود و فرآیند کلی تحویل ونیر را بهبود میبخشد.
نویسنده از آنچه او “تکنیک اسکورپیون” مینامد برای باند کردن ونیرهای موقت و سپس حذف آنها در ملاقات تحویل استفاده میکند. پروتکل این تکنیک شامل اچ کردن یک ناحیه دایرهای کوچک به قطر ۲ میلیمتر بر روی دندان آماده شده است، که سپس از یک ماده بیحسی، مانند گلوما، و یک ماده باندینگ، مانند چسب یونیورسال اسکاتچباند پلاس، استفاده میشود که بر روی همین ناحیه دایرهای کوچک اعمال میشود. چسب اسکاتچباند یونیورسال پلاس به مدت ۲۰ ثانیه نوردهی میشود. پس از نوردهی چسب اسکاتچباند یونیورسال پلاس، OMNICHROMA FLOW BULK (توكویاما دنتال) بر روی سطح اینتگالی ونیرهای موقت قرار میگیرد و به عنوان ماده باندینگ برای ونیرهای موقت استفاده میشود (شکلهای ۲ و ۳). بسیار مهم است که کامپوزیت قابل جریان اضافی در حاشیههای ونیرهای موقت قبل از نوردهی به مدت ۱۰ ثانیه حذف شود.
این تکنیک به اطمینان از اینکه ونیرهای موقت برای مدت زمان لازم برای ارزیابی زیباییشناسی بیمار، همراه با تست فونتیک، عملکرد و اکلوزیون، باقی بمانند، کمک میکند. حاشیههای ونیرهای موقت مهر و موم میشوند که به حفظ سلامت لثه کمک میکند، که این موضوع در زمان تحویل ونیرهای دائمی بسیار حائز اهمیت است. در طول حذف ونیرهای موقت، نویسنده یک خط عمودی نازک در طول سطح صورت ونیر موقت ایجاد میکند و مراقب است که با مته به ساختار دندان تماس نداشته باشد. سپس از یک اسپلیتکننده تاج استفاده میشود تا نیروی پیچشی بین دو قطعه ونیر موقت ایجاد کند که باعث میشود ونیر موقت از دندان جدا شود.
این فرایند تکرار میشود تا تمامی ونیرهای موقت حذف شوند. پس از تکمیل این فرایند، کامپوزیت قابل جریان باقیمانده در ناحیه دایرهای ۲ میلیمتری در وسط دندانی که در طول تحویل ونیرهای موقت اچ و باند شده بود، باقی میماند. این کامپوزیت قابل جریان بسیار دشوار است که دیده و شناسایی شود.
نویسنده در آریزونا زندگی میکند، جایی که عقربها “دشمنان نامرئی” هستند که با تقریباً هر نوع کفپوشی همخوانی دارند. نیش یک عقرب بسیار دردناک است و میتواند برای چندین ساعت بیحسی ایجاد کند. عقربها دارای آنچه به آن “لایه هیالین” در اسکلت خارجی خود میگویند، هستند که باعث میشود در تاریکی زمانی که نور سیاه به آنها تابیده میشود، نورانی شوند. نویسنده میداند که برخی از کامپوزیتهای دندانی دارای پرکنندههای شیشهای هستند که خواص فلورسانس را به آنها میدهند. گنجاندن این مواد مصنوعی باعث میشود کامپوزیت طبیعیتر و شبیه به زندگی به نظر برسد. با انجام برخی آزمایشها، نویسنده توانست تعیین کند که کدام کامپوزیتهای قابل جریان هنگام قرار گرفتن در معرض نور سیاه در یک محیط تاریک قابلیت نورانی شدن را نشان میدهند. پس از حذف ونیرهای موقت، نور بالای سر به سمت پاهای بیمار متمرکز میشود تا محیطی تاریک ایجاد کند. اگر پزشک از لوپهای دارای نور سر استفاده کند، باید نور سر نیز خاموش شود. هنوز هم نور محیطی در اتاق به دلیل نور سقفی وجود خواهد داشت، اما هیچ نوری به طور مستقیم بر روی دندانهای آماده شده تابیده نخواهد شد. سپس نور سیاه بر روی دندانهای بیمار تابیده میشود و هرگونه کامپوزیت قابل جریان باقیمانده نورانی میشود (شکلهای ۴ و ۵). پزشک سپس موقعیت دقیق کامپوزیت باقیمانده را یادداشت کرده و آن را با یک مته الماس شکل شعلهای ریز حذف میکند. چندین جلسه تاباندن نور سیاه بر روی دندان نیاز است تا موقعیت دقیق کامپوزیت قابل جریان باقیمانده شناسایی شده و سپس به حذف آن برگردد. این تکنیک بسیار دقیق اطمینان حاصل میکند که تنها کامپوزیت قابل جریان باقیمانده به طور کامل حذف میشود و ساختار زیرین دندان بیش از حد آماده نمیشود، که این موضوع تطابق حاشیهای ونیر را تضمین میکند. اکنون پزشک قادر است کامپوزیت باقیمانده را به عنوان یک علت ممکن برای نشستن نادرست ونیرهای دائمی رد کند.
در طول توسعه این تکنیک، چندین برند مختلف کامپوزیت قابل جریان آزمایش شدند تا سطح فلورسانس آنها ارزیابی شود (شکلهای ۶ و ۷). فلورسانس، همانطور که تعریف شده است، شامل جذب نور توسط یک ماده و تابش آن در همان زمان در طول موجی بلندتر است. جالب توجه است که OMNICHROMA FLOW BULK در مقایسه با ۵ کامپوزیت قابل جریان آزمایش شده دیگر، بیشترین میزان نورانی شدن را نشان داد. کیفیت تابشی کامپوزیتهای دندانی ناشی از گنجاندن اکسیدهای خاک نادر در پرکنندههای شیشهای آنهاست.
میزان نورانی شدن کامپوزیت به مقدار اکسیدهای خاک نادر گنجانده شده در ترکیب کامپوزیت بستگی دارد. هنگام قرار دادن یک ترمیم کامپوزیتی، یک دندانپزشک میخواهد که میزان نورانی شدن با سطح مینای دندان و عاج اطراف مطابقت داشته باشد، اما با استفاده از تکنیک عقرب، باید بالاترین سطح نورانی شدن کامپوزیت ایجاد شود تا بتوان بهراحتی آن را شناسایی کرد. گنجاندن تکنیک عقرب به برگزاری یک قرار ملاقات برای تحویل ونیرها کمک میکند تا قابل پیشبینیتر و کماسترستر باشد.
کیس ریپورت
یک زن ۴۲ ساله به دلیل آسیبهای قابل توجه ناشی از رفلاکس اسید شدید در دوران بارداری با دوقلوها دچار آسیبهای زیادی شده است. او همچنین نشانههایی از آسیب ناشی از دندانقروچه (برکسیسم) داشت. این بیمار تمایل خود را برای ترمیم دندانهای آسیبدیده و همچنین افزایش طول و حجم لبخندش ابراز کرد (شکلهای ۸ و ۹). یک ارزیابی جامع برای این بیمار انجام شد که شامل رادیوگرافی، پروبینگ پریودنتال کامل، ارزیابی مفصل گیجگاهی-فکی و ارزیابی طرح اکلوزال کنونی او بود.
پس از بررسی اطلاعات جمعآوری شده در ارزیابی جامع، مشخص شد که دندانهای پیشین مرکزی بیمار بسیار “مکعبی” بوده و نسبت عرض به طول ایدهآل را نشان نمیدهند. به بیمار دو گزینه برای اصلاح این مشکل ارائه شد. گزینه اول درمان ارتودنسی بود که در آن دندانهای پیشین مرکزی به داخل کشیده میشدند. گزینه دوم که ارائه شد، انجام عمل طولانی کردن تاج دندان بود. همچنین با بیمار بحث شد که او نیاز به یک پیوند بافت همبند بر روی دندان شماره ۶ خواهد داشت تا به تحلیل لثهای که وجود داشت، رسیدگی شود. بیمار تصمیم به انجام مراحل طولانی کردن تاج و پیوند بافت همبند همراه با آمادهسازی دندانهایش برای ۱۰ ونیر پرسلن گرفت.
یک قالب جراحی از روی وکسی تشخیصی ساخته شد تا به عنوان راهنمایی برای تغییر موقعیت لثه روی دندانهای شماره ۸ و ۹ عمل کند. بیمار برای درمان مراجعه کرد و یک جینیوکتومی روی دندانهای شماره ۸ و ۹ با استفاده از راهنمای جراحی انجام شد. دندانهای شماره ۴ تا ۱۳ برای ونیرهای پرسلن آماده شدند (شکل ۱۰). تکنیک عقرب برای باند کردن ونیرهای موقت در جای خود استفاده شد. سپس بیمار به دکتر برنت بویس در جراحان ماکسيلو facial در آریزونا (Mesa, Arizona) فرستاده شد. دکتر بویس از ونیرهای موقت به عنوان راهنما برای برداشتن استخوان روی دندانهای شماره ۸ و ۹ استفاده کرد تا از نقض عرض بیولوژیکی با ونیرهای دائمی جلوگیری کند. او همچنین از ونیرهای موقت به عنوان راهنما برای قرار دادن پیوند بافت همبند بر روی دندان شماره ۶ استفاده کرد. بیمار به مدت ۶ هفته در ونیرهای موقت باقی ماند تا لثه بهبود یابد. ونیرهای موقت ۶ هفته پس از عمل طولانی کردن تاج و قرار دادن پیوند بافت همبند برداشته شدند تا حاشیهها اصلاح شوند. نویسنده میخواست مطمئن شود که حاشیههای آماده شده بهصورت همسطح با بافت لثهای تغییر یافته پس از مراحل طولانی کردن تاج و پیوند بافت همبند قرار دارد. استفاده از تکنیک عقرب برداشتن کامپوزیت باقیمانده را آسانتر کرد. ضروری بود که تمام باقیماندههای کامپوزیت برداشته شوند زیرا قالبها برای ونیرهای نهایی پس از اصلاح حاشیهها گرفته شدند. بیمار به مدت ۵ هفته دیگر در ونیرهای موقت باقی ماند در حالی که آزمایشگاه دندانپزشکی در حال ساخت ترمیمهای نهایی بود. تکنیک اتصالی نقطهای و باند باعث حفظ مناسب ونیرهای موقت و اطمینان از بسته بودن حاشیهها شد.
پس از انجام عمل طولانی کردن تاج دندان، پیوند بافت همبند و گذراندن تقریباً ۳ ماه در ونیرهای موقت، بیمار آماده بود تا ونیرهای دائمی را تست کند و تحویل بگیرد. با استفاده از تکنیک عقرب در جلسه تحویل، نویسنده توانست یکی از عواملی را که میتوانست در حین امتحان و نشستن ونیرهای دائمی مشکلساز شود، از بین ببرد. حتی پس از اینکه این بیمار دو مجموعه مختلف از ونیرهای موقت را استفاده کرده بود، نویسنده مطمئن بود که تمام کامپوزیتهای باقیمانده از دندانهای آماده شده حذف شده است. اگر مشکلاتی با تناسب ونیرها وجود داشت، تماسهای بیندندانی مورد ارزیابی قرار میگرفت.
این بیمار به قدری از نتیجه زیبایی ونیرهای پورسلین بر روی فک بالا (ماگزیلا) خود راضی بود که تصمیم گرفت برای کامل کردن تغییر لبخند خود، ونیرهای پورسلین را بر روی قوس فکی پایین (ماندیبولار) نیز قرار دهد (شکلهای ۱۱ تا ۱۶). انجام این نوع دندانپزشکی نیازمند این است که پزشک مهارت بالایی را به همراه توجه شدید به کوچکترین جزئیات نشان دهد. بهکارگیری تکنیکهایی مانند تکنیک عقرب کنترل بیشتری بر روی این فرایند را فراهم میآورد و به این ترتیب، جلسهای با استرس کمتر برای هم پزشک و هم بیمار ایجاد میکند.